حکایت دیدن رویت
سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۱، ۱۱:۲۱ ق.ظ
مرا از دیدن رویت منع می کنی
می گویی مرا نگاه نکن
مگر نمی دانی:
چو ببندم به دلم چشم، بمیرم دَر، دَم
تو بیا، تا به وصالت بمیرد، دردم
- ۹۱/۰۴/۰۶
مرا از دیدن رویت منع می کنی
می گویی مرا نگاه نکن
مگر نمی دانی:
چو ببندم به دلم چشم، بمیرم دَر، دَم
تو بیا، تا به وصالت بمیرد، دردم