تقویمی تاریک و خاکخورده را دیدیم؛
شبیه برهوت!
که با خود زمزمه میکرد:
آبانم کجایی؟
بعد از تو، بیــــــــــــــــــــآبانم!
هنوز هم ترافیکش سنگین است؛
خیابانهای منتهی به تو!
+
گمان می کردم بعد از تو قورتم بدهند.
تجربه ی تلخیست؛
نداشتن هیچ احساسی به خیابان ها، بی تو.