سجده ها،
آرامشِ بی پایانی دارند؛
انگار در آغوش خدایی!
چقدر مرز باریکی دارد؛خوشبختی!
چه محدوده ی تنگی،آغوشت را که باز می کنی؛دستت از محدوده خارج می شود!
دلبندم،من طاقت اینهمه سکوت را ندارم.
گاهی دلتنگی را دوست دارم
زیرا دلم، تنها زندانیش را تنگ تر در آغوش می گیرد