شیرین تَرَین آرِزوها هَم،
بَرایَت دِلِشان قَنج می رَود.
کاش شروع نمی شد
سلامی که به لبخند ختم شد
کاش فرو افتاده بود
نگاهی که تو را عاشقانه دید
کاش بسته می ماند
لبی که با عشق تو باز شد
کاش کر می شد
گوشی که محبتت را شنید
کاش فرو نمی ریخت
غروری که با عشق لگد مال شد
کاش باور می کرد
دلی که فراموش شده بود
"رابطه ای که یکطرفه است،
یکطرفه است"
و من اینجا از نو شروع می کنم
با سلامی دوباره
با چشمی باز
با لبی غزل خوان
با گوشی شنوا
با غروری عاشق
دوستت دارم
به گمانم
هنوز دلم باور نکرده
"رابطه ای که یکطرفه است،
یکطرفه است"